فكر ميكنيد چه زنهايي حال يك مرد را به هم ميزنند؟
يا مردها چه زنهايي را ترك ميكنند؟
1- زنان توجهطلب (هيسترونيك): زناني هستند كه دوست دارند مورد توجه واقع شوند و به محض اينكه شكار خود را مييابند بازي تام و جري را شروع ميكنند و از دست چشمان هيزي كه قبلا به هر قيمتي دلشان ميخواسته حتي نيمنگاهي بگيرند، حالا فرار ميكنند و جالبتر اينكه اين زنان، دلشان ميخواهد گرم و قدرتمند به نظر برسند در صورتي كه به شدت در پشت صحنه، يخ زدهاند.
2- زنان هميشه مادر: اين گروه از زنان، مردان را با كودكان خود، اشتباه گرفتهاند. دلشان ميخواهد مانند يك مادر، ششدانگ مراقب شوهر خود (بخوانيد بچه خود) باشند.
ايرادهاي بنياسراييلي: "اين كار را بكن و آن كار را نكن"، "آن چيز را نخور و اين چيز را بخور"، «تو كي بزرگ ميشوي؟" و... از زبان اين زنان، بسيار شنيده ميشود.
3- زنان بچسب (سريش): اين گروه از زنان، به شدت گير ميدهند. روزانه و به دفعات بسيار زياد به همسر خود تلفن ميزنند و قبل از سلام و احوالپرسي ميپرسند: "كجايي؟!"
در محبت و بيمحبتي، افراط ميكنند. دلشان ميخواهد همه جا به همسر خود منگنه شوند. يكي از اين زنان سريش ميگفت: "كاش ميشد مرد خود را آنقدر كوچك كنم كه درون كيفم، جا بگيرد."
اين گروه از زنان گاهي آنقدر در مهرورزي افراطي هستند كه مردان را از خود دور ميكنند.
4- زنان شكاك: اين گروه از زنان به طرز شگفتانگيزي به همسر خود شك دارند. به طور مداوم در جستوجوي نشانهاي از خيانت، مرد خود را بازرسي ميكنند، لباسهايش را چك كرده تا نشاني از جرم ناكردهاش پيدا كنند.
نقل ميكنند: "مردي قبل از اين كه به خانه وارد شود، تمام لباسهاي خود را كنترل كرد! زن پس از آمدن مرد به خانه، 20 دقيقهاي او را بازرسي كرد. وقتي چيزي نيافت، رو به مرد كرد و گفت: خاك بر سر بيلياقتت! حالا ديگر با زنهاي كچل دوست ميشوي؟!...
اين زنان بدون مقدمه به دنبال مردشان راه ميافتند و او را تعقيب ميكنند. اگر به شركت مخابرات برويد بعضي اوقات اينگروه زنها را ميبينيد كه به التماس ميخواهند صورت ريزمكالمه همسرشان را دريافت كنند. آنها مسير نگاه مردشان را به طور دايم، دنبال ميكنند كه مبادا به جايي غير از خودشان، چشم دوخته باشند.
5- زنان مردنما: اين خانمها، افتخارشان اين است كه ما براي خود مردي هستيم! دوست دارند كارهاي مردانه انجام دهند و به طرز عجيبي از ظرافت زنانه، دور ماندهاند.
با اين كه ورود زنان به شغلهاي سخت و مردانه عاري از اشكال است، اما اين گروه از زنها آنقدر در اين مورد افراط ميكنند كه گويي زن گرفتهاند (به جاي اينكه شوهر كنند). بلند حرف ميزنند، اغلب، موهاي خود را مردانه كوتاه ميكنند، بيشتر شلوار ميپوشند و خلاصه مرداني كه با اين گروه زندگي ميكنند؛ مردانگي خود را از ياد ميبرند.
6- زنان بدلباس: اين گروه از زنان، اغلب با پيژاما در منزل ديده ميشوند. چنان خود را از ياد بردهاندكه موهايشان مانند سيم ظرفشويي و لباسشان مثل پادري شده است. اغلب دستانشان رنگ سبز (ناشي از خرد كردن سبزي) و صورتشان نشاني از بادمجان سوخته دارد. بيشتر اوقات، بوي پيازداغ و نعنا و جعفري ميدهند و بدون رعايت مسايل بهداشتي، زندگي خود را سپري ميكنند. آنها فكر ميكنند با اين كارها خود را قرباني نشان داده و در عجباند چرا مردان از آنها گريزانند؟!
7- زنان بچهماماني: اين گروه از زنها بدون اذن مادر خود، آب نميخورند. اغلب مادران اينها، زنان سلطهجوي خاموشي بودهاند كه با اين جمله: "دلت ميآيد به مادر پيرت، بيتوجهي كني؟"، خود را فدايي مادرشان ميدانند. آنها ميگويند: "شوهر پيدا ميشود اما مادر، هرگز!"
دكوراسيون منزل اين گروه از زنها سليقه قطعي مادرشان بوده و به طرز عجيبي حتي اگر بدانند كه حق با مادرشان نيست، ادعايشان اين است: "هميشه حق با مادرم است."
بيچاره شوهران اين زنان كه اگر مغضوب مادرزن شوند هرگز در دل همسر خود راهي نخواهند يافت. بيشتر دعواهاي اين زنان بر اثر مداخله مادرشان در زندگي، رخ ميدهد و معمولا زندگي مشتركشان سرانجام خوشي نخواهد داشت.
8- زنان عاشقتر به فرزند خود: يكي از تلخترين جملاتي كه به طور مكرر، آن را از زبان زنان بسياري شنيدهام اين است: "من به خاطر بچههايم با تو ماندهام" يا "به خاطر بچهها مجبورم به زندگي ادامه دهم."
اينگونه زنان به محض به دنيا آوردن فرزندشان؛ خود را وقف بچه ميكنند. آنها غافلند كه در جهان هستي، بزرگترين رسالت و وظيفه انسانها؛ قبل از هر انساني، وظيفه نسبت به همسرشان است، بعد كودكان، بعد والدين و بعد ديگران.
مرد وقتي از سر كار ميآيد ميبيند همسر خود، بدون كوچكترين توجهي به او براي فرزندش، آبميوه ميگيرد، پس شوهر چه؟ آنها تمام اوقاتشان را با فرزندان خود ميگذرانند. حتي خوابيدن در اتاق كودك را به اتاق خواب خودشان ترجيح ميدهند.
9- زنان مقايسهكن: اين گروه از زنها، به طور مداوم خود را با زنان ديگر مقايسه ميكنند. خدا نكند جاريشان سرويس جديد طلاي خود را در يك ميهماني به آنان نشان دهد، روزگار شوهرشان سياه است. چشم و همچشمي؛ آفت بزرگ اين گروه از زنهاست. اگر كوچكترين تغييري را در خانه همسايه و آشناها ببينند، نميتوانند تحمل كنند. جالب است اينگونه زنان اگر دوستشان براي تعطيلات نوروزي قصد سفر به آفريقا داشته باشد، آنها پدرشوهرشان را درآورده تا به شاخ آفريقا سفر كنند. اگر فرزند دوستشان كلاس اسكي روي آب ثبتنام كند حتما مايلند اسكي زير آب، 3 متر بالاي آب، اسكي روي چمن، اسكي روي آسفالت و... را براي آموزش بچهها در نظر بگيرند.
آنها غافلند كه هر بچهاي توانايي منحصر به خود را دارد و غافل از اين تفاوتهاي فردي، دلشان ميخواهد فرزندشان مانند فرزند ديگران پيشتاز باشد.
10- زنان خاندان كنيز ملاباقر: اين دسته از زنها، پدر همسرشان را سر غرغرهاي متوالي درميآورند. راجع به همه چيز اعتراض دارند. خدا نكند حتي 10 درصد از كاري كه همسرشان ميكند بر وفق دلشان نباشد، از صبح تا شب و شب تا صبح با تكرار مكررات، غر خود را به سمت همسرشان پرتاب ميكنند.
به سفري رفتهاند. از اين كه كولر اتاق در هتل، كار نميكند؛ تا چند سال (بخوانيد چند قرن)، غر ميزنند و گويي نميخواهند زبان خود را جز به ايراد گرفتن، باز كنند و...
منبع: مجله موفقیت