شاید بارها این جمله را شنیدهایم که خنده بر هر درد بی درمان دواست و بارها این تجربه را حس کردیم که بعد از یک خنده طولانی تا ساعتها و حتی تا روزها حال خوبی داشتهایم. در حقیقت، خنده، نوعی درمان است که ما را تشویق میکند از پدیده طبیعی فیزیولوژیکی خنده استفاده کنیم تا احساسهای دردناک عصبانیت، ترس، کسالت و ... در ما کاهش یابند.
بعضی از آدمها صبح کلهسحر از خواب بیدار میشوند و زندگی روزانهشان را خوب و راحت از سر میگیرند ولی بعضی آدمها نه. آنها نهتنها صبح خیلی زود نمیتوانند از تختخواب دل بکنند، بلکه به زور از جا بلند میشوند و هیچ کاری هم نمیتوانند انجام دهند؛ انگار که بخشی از مغزشان همچنان تا چند ساعت بعد خواب میماند!
بیشک همانطور که پیشرفت علم و دردسترس بودن امکانات ارتباطی راههای با خبر شدن آدمها از هم را آسانتر و سریعتر کرده، به همان نسبت هم آدمها را از هم دور کرده. تب پیامکها و دنیای مجازی به قدری ما و زندگی ما را تحتالشعاع قرار داده که دیگر کمتر برای همدیگر وقت میگذاریم. میتوان گفت برای با هم بودن تنبل شدهایم و با خیال اینکه وقتی میتوان با یک پیامک از یکدیگر با خبر شد دیگر نیازی به طی کردن مسافتها نیست و این یعنی دور شدن از هم و حس نکردن یک ارتباط، حالا میخواهیم بدانیم که آیا با این پیامکها میتوانیم احساسات خود را هم بروز بدهیم یا حتی پی به افکار طرف مقابل خود ببریم، در این باره با پوریا پاکرو روانشناس و مشاور خانواده صحبت کردهایم و به نتایج جالبی رسیدهایم.
این من هستم؟! چرا این طور در عکس بد افتادهام؟بسیاری از ماها از عکسهای خودمان راضی نیستیم یا دستکم تصور میکنیم عکسهایی که از ما گرفته شدهاند، زاویه مناسبی ندارند، اگر سعی کرده باشید از خودتان عکس بگیرید هم قضیه به همین ترتیب است، باید بارها و بارها عکس بگیرید تا سرانجام از کارتان راضی شوید.
برای سال های متمادی تصور بر این بود که IQ ( ضریب هوشی ) نماینده میزان موفقیت افراد است. در مدارس معیار اهدای جوایز به دانش آموزان تست هوش بود و حتی بعضی از شرکت ها برای پاداش از تست هوش استفاده میکردند. در دهه اخیر محققان در یافتند که IQ تنها شاخص ارزیابی موفقیت یک فرد نیست. آن ها در حال حاضر مشغول تحقیق درباره EQ ( هوش عاطفی ) هستند.
تحقیقات گروهی از روانشناسان آمریکایی نشان می دهد استرس ها و تجربه های تلخ دوران کودکی می توانند باعث بروز بسیاری از اختلالات جسمی از جمله عوارض قلبی و بیماری های التهابی و در نهایت کاهش طول عمر شوند.
هر پدر و مادری خواهان داشتن فرزندی با استعدادهای درخشان ، مستقل و درعین حال انعطاف پذیر است و ازاینکه نحوة تربیت آنان نتواند درشکل دهی مؤثّر و مفید به شخصیّت این فرزندان اثرگذار باشد ، ابراز نگرانی می کند . برخی از روانپزشکان معتقدند که اگر چه ویژگیهای زیستی افراد نقش بسزایی درشکل دهی شخصیّت آنان ایفا می کند ، لیکن بسیاری از والدین قادرند با درک نوع شخصیّت آنان طبیعت انان را تربیت نمایند.
تعداد صفحات : 3